از ترک تحصیل تا موفقیت
دختری روستایی که روزی قرار بود بعد از پایان دبستانش در خانه بماند و منتظر شوهر، حالا کتابش را دانشگاه های آمریکا چاپ می کنند و در معتبرترین همایش های علمی سخنرانی می کند.برای زنان ایزدی و افغانی قلم می زند و از خشونت های علیه زنان پرده بر میدارد...
جنوب نیوز- مرضیه جهاندیده: در "فاریاب" روستای کوچکی از توابع بخش بوشکان شهرستان دشتستان استان بوشهر متولد می شود. دبستانش را در همین روستا می گذراند. مدرسه کوچک است و از داشتن کوچکترین امکانات ابتدایی محروم. دبستانش که تمام می شود از تحصیل می ماند. روستا مدرسه راهنمایی دخترانه ندارد و مرصع باید مثل سایر دختران آبادی تحصیل را رها کند و تمرین خانه داری کند تا وقت ازدواجش برسد. رفتن به شهر برای ادامه تحصیل آن هم برای دختری به این سن و سال فقط رویایی دست نیافتنی بیش نیست. تقلا بی فایده است! یک سال را به همین نحو می گذراند.اما دنیای او با سایر دختران ده فرق می کند.آرام و قرار ندارد.نمی تواند تحمل کند.به هر دری می زند تا دوباره کتاب و دفتر و قلمش را لمس کند و یاد بگیرد این دنیای ناشناخته را!این جهان رمزآلود را. حتما دنیا بزرگتر از حد تصورات دختران آبادی است.پشت این کوههایی که سراسر روستا را چون حصاری تسخیر ناپذیر فرا گرفته اند باید خیلی چیزها برای یاد گرفتن وجود داشته و حالا مرصع ده ساله می خواهد به پشت این کوهها برود و تمام اسرارش را کشف کند. تعدادی از مردم روستا شروع به رایزنی جهت آوردن مدرسه راهنمایی دخترانه به ده کرده اند ولی معلوم نیست با این تعداد کم دانش آموز و نبود ساختمان مدرسه و درگیری های اداری و سایر شرایط کی این اقدام عملی شود و مرصع نمی تواند منتظر این اما و اگرها بماند.
به گزارش جنوب نیوز، آموزش از راه دور تنها شانس او برای ادامه تحصیل است و مرصع این شانس را از دست نمی دهد. کلاس اول و دوم راهنمایی را به صورت متفرقه و آموزش از راه دور می خواند و به سال سوم که می رسد تلاش های مردم روستا ثمر می دهد و مدرسه راهنمایی دخترانه روستا راه اندازی می شود.
مدرسه ساختمان ندارد و یکی از اهالی روستا خانه ای کاهگلی در اختیارشان می گذارد تا آماده شدن ساختمان مدرسه در همین خانه میز و نیمکت هایشان را بچینند و درس بخوانند و مرصع سوم راهنمایی را به همین شکل می خواند.
حالا دختری 15 ساله است و با اراده ای که دارد ثابت کرده که از پس کارهایش برمی آید و کم نمی آورد. اعتماد به نفسش بحدی است که می تواند خانواده اش را قانع کند که برای ادامه تحصیل به شهر بیاید.
دبیرستان دخترانه حجاب بوشهر سکوی بعدی اوست. در همین دبیرستان است که تمامی درس ها را با نمره عالی پاس می کند و در تمامی مسابقات علمی رتبه می آورد.
برای ادامه تحصیل در دانشگاه رشته زبان و ادبیات انگلیسی را انتخاب می کند و با اشتیاق به دنیای کلمات و واژه ها پا می گذارد. از همین جاست که کلمات و واژه ها برایش جان می گیرند و او با شگفتی خاصی سعی می کند تاریخ هر واژه تازه ای را کشف کند.
علاقه به زبان های مختلف و پیشینه کلمات که برای خودشان دنیایی دارند سبب می شود تا برای کارشناسی ارشد خود گرایش فرهنگ و زبان های باستانی را انتخاب کند و این انتخاب او را وارد دنیای شگفت انگیز باستان می کند. دنیایی اسرار آمیز و باشکوه که حالا ساکت و خاموش شکوه گذشته اش را می نگرد و منتظر دستانی است که این شکوه هزاران ساله را بیدار کنند و نشانه هایش را دریابند.
عشق او به زبان مادری سبب می شود موضوع پایان نامه دوره کارشناسی ارشد خود را بررسی گویش مردم بخش بوشکان انتخاب کند گویشی که به اعتقاد او نشانه های فراوانی از دوره ساسانیان را در آن می توان یافت. بعدها همین رساله را به کتابی ارزشمند تبدیل می کند.
اما دنیای پر رمز و راز واژه ها آرام و قرار را از مرصع ربوده است. زبان سانسکریت زبان باستانی و ابتدایی مردم هندوستان و زبان دینی علمای دینی هندوییسم، بودیسم و جینیسم که از لحاظ زبانشناسی با پارسی باستان(اوستایی) همریشهاست بیش از هر چیزی ذهن او را مشغول کرده است.چرا سانسکریت هنوز زنده است و زبان اوستا خاموش شده و تنها رگه هایی از آن در میان بعضی از گویش ها وجود دارد؟دلیل هم ریشه بودن سانسکریت و اوستا چیست؟هندوستان باید جای شگفت انگیزی باشد.باید در دل خودش جواب خیلی از سوالات او را بدهد و حالا مرصع همت کرده به هندوستان برود و جواب سوالاتش را بگیرد.
میداند همه مخالفت خواهند کرد بخصوص مادرش که تحمل دوری یک هفته اش را در فاصله 80 کیلومتری اش تا بوشهر ندارد حالا چطور می تواند تصور کند فرسنگ ها فرسنگ دور از دخترش باشد آن هم در کشوری عجیب و غریب.نه امکان ندارد.این دیگر شدنی نیست....
مرصع اما اینبار هم تصمیمش را جدی گرفته و باید اراده اش را هر چه قوی تر کند.باید احساسات مادرش را قانع کند،بر دلتنگی های خودش غلبه کند،استرس های زندگی در یک محیط بیگانه را به جان بخرد تا بتواند رویایش را به واقعیت تبدیل کند و این رویا خیلی زود واقعیت می یابد و تا به خودش بیاید می بیند چمدان به دست در فرودگاه شهر تریوندرام ایالت کرلای هند پیاده شده است.
هماهنگی هایش را با استاد راهنما قبلا و از طریق رد و بدل کردن ایمیل انجام داده بود و حالا خیالش راحت است که به مشکلی برنمیخورد.
رییس دانشکده که خانم هندوی متعصبی هم اتفاقا است طبقه پایین خانه اش را به مرصع اجازه می دهد و این آغاز دوستی آنان می شود.مرصع داستان های شاهنامه را برایش تعریف می کند و او از رامایانا برایش می گوید و همین مراودات کمک زیادی جهت فهمیدن عمیق فرهنگ هندی به او می کند.
تشابهات فرهنگی این شهر(شهری در جنوب هند) با بوشهر برای مرصع خیلی جالب و البته دلنشین است و گویا خودش را فرسنگ ها دورتر اما درون کوچه پس کوچه های چهارمحل بوشهر می بیند.
تمام توانش را صرف رساله دکتری اش می کند:"واژه شناسی زبان سنسکریت" و موفق می شود ظرف مدت تنها سه و سال و نیم از رساله اش دفاع کند و این برای خودش رکوردی است در دانشگاه.
رساله دکتری خانم مرصع صیادی اما موفقیت دیگری هم برای وی به همراه دارد. این کتاب توسط دانشگاه HUA فلوریدا در آمریکا انتشار یافته و از سوی موسسه انتشاراتی آمازون به فروش گذاشته می شود.
بعد از این موفقیت مرصع به ایران بر میگردد و پژوهش های خود را ادامه می دهد. از وی آثار پژوهشی فراوانی چاپ شده که «بررسی واژه شناسی و آواشناسی گویش بردستان»، «صرف و نحو واژگان گویش بردستان» و «بررسی گویش دشتستان» از جمله آنهاست.
از وی همچنین کتاب های «ترجمه دایره المعارف بزرگ پورانا»، «ترجمه اسناد کنسولگری بریتانیا در خلیح فارس»، «بررسی واژگان مشترک فارسی و هندی»، «بررسی گویش کولی های بوشهر» و «ریشه شناسی منتخبی از واژگان سنسکریت در گویش های جنوب غربی»، نیز منتشر شده است.
حالا خانم دکتر مرصع صیادی برای ادامه تحصیل در مقطع پسا دکتری روانه خارج کشور است تا مرحله جدیدی از زندگی علمی خود را آغاز کند و نشان دهد علم متوقف شدنی نیست و اگر اراده باشد و به دنبال آن تلاش می توان تمام موانع را کنار زد و آینده را تسخیر کرد.
دختری روستایی که روزی قرار بود بعد از پایان دبستانش در خانه بماند و منتظر شوهر، حالا کتابش را دانشگاه های آمریکا چاپ می کنند و در معتبرترین همایش های علمی سخنرانی می کند.برای زنان ایزدی و افغانی قلم می زند و از خشونت های علیه زنان پرده بر میدارد...